سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 92/2/15 | 9:43 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

 

بیدار باش

شب نشده

قصه نمی گویم برایت

نبین چشم بر هم نهاده ام

فقط از دیدن دنیا خسته ام

چقدر سیاه است...

ماه من

معجزه کن

این شبهای سیاه به یک شق القمر نیاز دارد

من فکر می کنم

قصه روز و شب را

اشتباه آموخته ام

می دانی

فکر می کنم

شب وجود ندارد

روز است همیشه

فقط خورشید سیاه پوشیده

و آسمان بی نهایت غمگین است

بیا خدای من دست هایت را می بوسم

بیا با هم رنگی بزنیم به چهره این زندگی

باز همه چیز را سپید و آفتابی کن و از روح خویش بدم در وجودشان

خورشید را این بار سبز پوش کن

رنگ پیراهن او

و به آسمان به جای آبی هایش عطر یاس عنایت کن

زمین را پر کن از چشمان نرگس

بگذار جای آدم ها

او اشرف مخلوقات شود

آدمی را سخت شده

در این زمانه بار امانت تو را بر دوش کشیدن

این روز ها بار گناهانش بدجور سنگین شده و کتف هایش را می آزرد

تو بگذار دل آسمان لایق اسرارت شود

و یک شب که می نویسی برایش قصه های مگویت را

سیل اشک هایش روانه زمین شود

بگذار

رستن و زندگی از اشک او

زیر آن آفتاب سبز و نورانی

آغاز شود

و آن گاه گِـــــــل آدم گُـــــل کند

 




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری